وداع آسمانی؛ موذن مسجدالنبی در بستر مرگ اذان گفت

برخی صداها تنها شنیده نمیشوند؛ در حافظه و دل انسان حک میشوند. صدای اذان، از جمله ماندگارترین این نداهاست؛ بهویژه وقتی از منارههای مسجدالنبی طنینانداز شود. خبر درگذشت شیخ فیصل نعمان، موذن شناختهشده مسجدالنبی شریف، برای بسیاری از مسلمانان جهان با اندوهی عمیق همراه شد؛ اما آنچه این وداع را متفاوت و تأثیرگذارتر کرد، آخرین لحظات زندگی او بود؛ لحظاتی که با زمزمه اذان و ندای «اللهاکبر» سپری شد.
بر اساس گزارشها، شیخ فیصل نعمان پس از یک دوره عارضه جسمی، دار فانی را وداع گفت. او در واپسین دمهای حیات، در حالی که توان جسمانیاش رو به پایان بود، اذان را زمزمه کرد؛ گویی صدایی که تمام عمر با آن زیسته بود، تا آخرین نفس با او ماند. صحنهای که برای بسیاری از دوستداران مسجدالنبی، یادآور معنای عمیق «حیات با عبادت و مرگ با بندگی» است.
صدایی آشنا برای میلیونها زائر
شیخ فیصل نعمان از چهرههای شناختهشده اذان در مسجدالنبی بود. صدای خوشآهنگ، آرام و خاشع او سالها در فضای این مسجد مقدس طنین میانداخت و برای نمازگزاران و زائران، حسی از اطمینان، معنویت و حضور ایجاد میکرد. اذانهای او نه صرفاً یک اعلام وقت نماز، بلکه یادآور پیوند همیشگی انسان با خداوند بود.
او عمر خود را وقف خدمت به اذان کرد؛ خدمتی که در حرم نبوی، جایگاهی ویژه و مسئولیتی سنگین دارد. برای بسیاری از زائرانی که بارها به مدینه سفر کردهاند، صدای شیخ فیصل نعمان بخشی از خاطرات معنوی سفرشان به شمار میرود.

ادامهدهنده یک میراث خانوادگی
شیخ فیصل نعمان تنها یک موذن نبود؛ او وارث یک میراث خانوادگی پرافتخار در خدمت به اذان بهشمار میرفت. پدرش، شیخ عبدالملک نعمان، از موذنان نامآشنای مسجدالنبی بود که از سن ۱۴ سالگی اقامه اذان را آغاز کرد و تا پایان عمر، این وظیفه مبارک را ادامه داد. به این ترتیب، اذان در این خاندان نه یک شغل، بلکه راه زندگی بود.
شیخ فیصل در ادامه مسیر پدر، با همان اخلاص و پایبندی، خدمت به حرم نبوی را بر عهده گرفت و سالها با خشوع و ادب، ندای دعوت به نماز را به گوش مسلمانان رساند.
اذان؛ آغاز و پایان یک زندگی
در نگاه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و زائران مسجدالنبی، مرگ شیخ فیصل نعمان در حالی که اذان بر لب داشت، نشانهای از پایان سعادتمندانه یک عمر بندگی تعبیر شده است؛ پایانی که با همان آوایی رقم خورد که آغاز هزاران نماز بود.
درگذشت او اگرچه اندوهبار است، اما داستان زندگیاش یادآور این حقیقت است که برخی انسانها، رسالت خود را تا آخرین لحظه ترک نمیکنند؛ حتی زمانی که نفس به شماره افتاده است.