هوش مصنوعی در حال حل مسائل ریاضی غیرممکن است

هوش مصنوعی بار دیگر مرزهای توانایی بشر را به چالش کشیده است؛ اینبار نه در تصویرسازی یا نوشتن متن، بلکه در یکی از مقدسترین و پیچیدهترین قلمروهای علم: ریاضیات محض. طبق گزارش جدید LiveScience، برخی مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی موفق شدهاند مسائلی را حل کنند که سالها یا حتی دههها، ذهن برترین ریاضیدانان جهان را درگیر کرده بود.
تا همین چند سال پیش، تصور غالب این بود که ریاضیات – بهویژه شاخههایی مانند نظریه اعداد، توپولوژی یا جبر انتزاعی – آخرین سنگر انسان در برابر هوش مصنوعی است. دلیلش روشن بود: ریاضی نه صرفاً محاسبه، بلکه ترکیبی از شهود، خلاقیت و درک عمیق ساختارهای انتزاعی است. اما حالا نشانههایی جدی ظاهر شده که این انحصار نیز ممکن است در حال فروپاشی باشد.
بر اساس گزارش LiveScience، پژوهشگران از مدلهای زبانی و الگوریتمهای هوش مصنوعی برای بررسی، حدسسازی و حتی ارائه مسیرهای اثبات برای مسائل حلنشده ریاضی استفاده کردهاند. در برخی موارد، هوش مصنوعی نهتنها پاسخهای درست ارائه داده، بلکه الگوهایی کشف کرده که پیشتر از دید ریاضیدانان پنهان مانده بود.
نکته نگرانکننده و در عین حال شگفتانگیز اینجاست که بسیاری از این سیستمها، بدون «درک انسانی» از ریاضیات کار میکنند. آنها مفاهیمی مانند زیبایی اثبات یا elegance را نمیفهمند، اما با تحلیل میلیاردها ساختار ریاضی، به راهحلهایی میرسند که کاملاً معتبر و حتی نوآورانهاند.
با این حال، متخصصان تأکید میکنند که هنوز فاصله زیادی بین حل یک مسئله و درک عمیق ریاضی وجود دارد. هوش مصنوعی ممکن است پاسخی درست ارائه دهد، اما توضیح «چرا»ی آن، یا یافتن ارتباط فلسفی و ساختاری میان شاخههای مختلف ریاضی، همچنان در قلمرو انسان باقی مانده است.
برخی ریاضیدانان این تحول را تهدید نمیدانند، بلکه آن را ابزاری انقلابی تلقی میکنند. از نگاه آنها، هوش مصنوعی میتواند مانند یک دستیار فوقسریع عمل کند: فرضیه پیشنهاد دهد، بنبستها را بشکند و مسیرهای جدیدی پیش پای پژوهشگر بگذارد. در این سناریو، ریاضیدان انسان و ماشین بهجای رقابت، به همزیستی خلاقانه میرسند.
اما پرسش اصلی همچنان باقی است: اگر روزی هوش مصنوعی بتواند اثباتهایی تولید کند که حتی خالقان انسانیاش نیز بهطور کامل درکش نکنند، جایگاه ریاضیدان چه خواهد شد؟ آیا نقش انسان از «کاشف حقیقت» به «ناظر نتایج» تقلیل مییابد؟
گزارش LiveScience نشان میدهد که ما در آستانه یک تغییر پارادایم قرار داریم؛ تغییری که نهتنها آینده ریاضیات، بلکه تعریف ما از خلاقیت، هوش و حتی نبوغ انسانی را بازنویسی میکند.