چرا اولین تماس با بیگانگان ممکن است پایان بشر باشد؟

در طول دهههای گذشته، تصور بشر از موجودات فرازمینی بیشتر تحت تأثیر فیلمها و داستانهای علمی–تخیلی شکل گرفته است؛ جایی که بیگانگان یا ناجی تمدن انسان هستند یا دشمنانی آشکار که با سفینههای غولپیکر به زمین حمله میکنند. اما در دنیای علم، برخی نظریهها تصویری بسیار سردتر و واقعگرایانهتر از آینده تماس با تمدنهای بیگانه ارائه میدهند. یکی از این دیدگاههای نگرانکننده، فرضیه اشکاتیان (Eschatian Hypothesis) است؛ نظریهای که هشدار میدهد اولین تماس انسان با موجودات هوشمند فرازمینی، احتمالاً نه دوستانه خواهد بود و نه شبیه سناریوهای سینمایی.
فرضیه اشکاتیان بر این ایده استوار است که تمدنهایی که میلیاردها سال زودتر از بشر شکل گرفتهاند، به سطحی از فناوری و قدرت رسیدهاند که انسان عملاً در برابر آنها ناتوان و بیاهمیت به نظر میرسد. در چنین شرایطی، انسانها ممکن است مانند گونهای ابتدایی دیده شوند که نیازی به ارتباط، همزیستی یا حتی در نظر گرفتن بقایشان وجود ندارد. این نگاه بدبینانه، ریشه در واقعیتی علمی دارد: فاصله عظیم میان سطوح پیشرفت تمدنها میتواند هرگونه «اخلاق مشترک کیهانی» را بیمعنا کند.

یکی از مفاهیم کلیدی مرتبط با فرضیه اشکاتیان، پارادوکس فرمی است؛ پرسشی بنیادی که میپرسد اگر احتمال وجود حیات هوشمند در کیهان اینقدر بالاست، پس آنها کجا هستند؟ پاسخ اشکاتیان به این معما، تکاندهنده است: شاید سکوت کیهان نشانهای از خودداری آگاهانه تمدنها از برقراری تماس باشد. تمدنهای پیشرفته ممکن است دریافته باشند که آشکار کردن حضورشان—یا پاسخ دادن به سیگنالهای دیگران—میتواند پیامدهای خطرناکی به همراه داشته باشد.
در همین راستا، انتقادهای جدی نسبت به پروژههایی مانند SETI و ارسال پیامهای رادیویی فعال به فضا مطرح شده است. برخی دانشمندان معتقدند اعلام موقعیت ما در کیهان، مانند فریاد زدن در جنگلی ناشناخته است؛ جنگلی که نمیدانیم چه موجوداتی در آن زندگی میکنند و نیت آنها چیست. طبق فرضیه اشکاتیان، تمدنی که پیام ما را دریافت میکند، لزوماً تمایلی به گفتوگو یا تبادل فرهنگی ندارد و ممکن است تماس اولیه را فرصتی برای حذف یک گونه نوپا بداند.
نکته ترسناکتر اینجاست که این فاجعه لزوماً به شکل تهاجم مستقیم یا حمله نظامی رخ نمیدهد. یک تصمیم ساده، یک فناوری ناشناخته یا حتی بیتوجهی کامل به سرنوشت زمین، میتواند برای تمدنی مانند بشر مرگبار باشد. همانطور که انسانها در طول تاریخ، بدون قصد تخریب، اکوسیستمها و گونهها را نابود کردهاند، تمدنهای فرازمینی نیز ممکن است بهصورت ناخواسته یا کاملاً بیاحساس، آینده بشریت را به خطر بیندازند.

در نهایت، فرضیه اشکاتیان بیش از آنکه پیشبینی قطعی آینده باشد، یک هشدار علمی و فلسفی است. این نظریه از ما میخواهد پیش از رویای تماس کیهانی، درباره جایگاه واقعی خود در جهان، میزان脆弱 بودن تمدن انسانی و پیامدهای کنجکاوی بیحدوحصرمان در فضا بازاندیشی کنیم. شاید سکوت کیهانی که امروز تجربه میکنیم، نه نشانه تنهایی بشر، بلکه بزرگترین شانس بقای او باشد.




